آبگذر به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
رود، آبراه
فونتیک فارسی
aabgozar
اسم
جغرافیا
conduit, drain, watercourse, duct, chute, aqueduct, culvert, gulch
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- ته آبگذر پر از سنگ بود.
- The bottom of the gulch was filled with rocks.
- این رودخانه دارای آبگذر پرپیچ‌وخم و شاخه‌های فراوان است.
- This river has a zigzagging watercourse and many branches.
مترادف و متضاد آبگذر
- آبراهه، جدول، جو، کانال، نهر
ارجاع به لغت آبگذر
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «آبگذر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آبگذر
لغات نزدیک آبگذر
- - آبکی کننده
- - آبگاه
- - آبگذر
- - آبگردان
- - آبگرمکن