امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

آب گوشت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عصاره‌ی گوشت، گوشتابه

فونتیک فارسی

aabe goosht
اسم
غذا و آشپزی gravy

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- او غذای خود را در آب گوشت انداخت.

- He drowned his meal in gravy.

- گوشت در آب گوشت شناور است.

- The meat is being swum in gravy.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آب گوشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آب گوشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آب گوشت

لغات نزدیک آب گوشت

پیشنهاد بهبود معانی