امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

آتلیه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نگارخانه، کارگاه هنری، نگارستان

فونتیک فارسی

aatoliye
اسم
atelier, studio, workshop

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- بعدازظهر شنبه‌اش را در آتلیه گذراند.

- She spent her Saturday afternoon in the atelier.

- دخترخاله‌ام یک آتلیه‌ی ساخت جواهرات دست‌ساز دازد.

- My cousin owns an atelier where he creates handmade jewelry.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آتلیه

ارجاع به لغت آتلیه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آتلیه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آتلیه

لغات نزدیک آتلیه

پیشنهاد بهبود معانی