امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

آستانه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آستان، آغاز

فونتیک فارسی

aastaane
اسم
threshold, brink, limen, outset, onset, eve, verge, start, run in, beginning, run up

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- دنیا در آستانه‌ی جنگ جدیدی قرار داشت.

- The world was on the threshold of a new war.

- آستانه‌ی درد

- pain threshold

- آستانه‌ی شنوایی

- threshold of audibility
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آستانه

ارجاع به لغت آستانه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آستانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آستانه

لغات نزدیک آستانه

پیشنهاد بهبود معانی