امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

اثر انگشت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

برجستگی‌های ریز و منحصربه‌فرد انگشت

فونتیک فارسی

asare angosht
اسم
fingerprint, print

- اسکنر اثر انگشت

- fingerprint scanner

- تکنولوژی اسکن اثر انگشت در طول سال‌ها بسیار پیشرفت کرده است.

- The technology used for scanning fingerprints has improved greatly over the years.

- کارآگاه به دقت اثر انگشت قربانی روی لیوان را بررسی کرد.

- The detective carefully examined the victim's fingerprint on the glass.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت اثر انگشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اثر انگشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اثر انگشت

لغات نزدیک اثر انگشت

پیشنهاد بهبود معانی