معنی اجاره دادن به انگلیسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کرایه دادن

فونتیک فارسی

ejaare daadan

فعل متعدی

to rent out, to let, to lease, to demise, to put out to lease

- پیش از رفتن به لندن اسباب خانه‌ی خود را فروخت و منزلش را اجاره داد.

- Before going to London, she sold her furniture and rented out her house.

- او تصمیم گرفت ماشینش را آخر هفته اجاره دهد.

- She decided to rent out her car for the weekend.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت اجاره دادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «اجاره دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اجاره دادن

لغات نزدیک اجاره دادن

پیشنهاد بهبود معانی