امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

احتساب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • محسابه
  • فونتیک فارسی

    ehtesaab
  • اسم
    calculation, count, accounting, computation
    • - هزینه‌ی چیزی را احتساب کردن

    • - to calculate the cost of something
    • - به احتساب من درست چهل و هفت روز به نوروز مانده است.

    • - By my count, there are 47 more days to Nowruz.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد احتساب

ارجاع به لغت احتساب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «احتساب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/احتساب

لغات نزدیک احتساب

پیشنهاد بهبود معانی