امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

اخطار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • هشدار
  • فونتیک فارسی

    ekhtaar
  • اسم
    notice, warning, alarm, caveat, caution, portent, (football) yellow card
    • - پلیس او را گرفت و با اخطار آزادش کرد.

    • - The police arrested him and loosed him with a warning.
    • - او اخطار پدرش را از یاد برد.

    • - He became mindless of his father's warning.
    • - بدون اخطار قبلی

    • - without prior warning
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد اخطار

ارجاع به لغت اخطار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اخطار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اخطار

لغات نزدیک اخطار

پیشنهاد بهبود معانی