امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

اذیت‌کننده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • آزاردهنده
  • فونتیک فارسی

    aziyyat konande
  • صفت
    annoying, needler, teaser, vexing, ornery
    • - ترافیک آن‌قدر اذیت‌کننده بود که در نهایت دیر به جلسه رسیدم.

    • - The traffic was so annoying that I ended up arriving late to the meeting.
    • - او عادتی اذیت‌کننده دارد که در طول جلسات با صدای بلند به پایش ضربه بزند.

    • - He has a teaser habit of tapping his foot loudly during meetings.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت اذیت‌کننده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اذیت‌کننده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اذیت‌کننده

پیشنهاد بهبود معانی