امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

اردوگاه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فضایی برای اسکان موقت مانند چادر

فونتیک فارسی

ordoogaah
اسم
camp, encampment, campground, military camp, camping ground, barracks, bivouac, campsite

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- اردوگاه در میان جنگل زیبایی قرار داشت.

- The camp was in the middle of a beautiful forest.

- سربازان برای محافظت از خود در برابر شرایط سخت آب‌وهوایی اردوگاه موقت برپا کردند.

- The soldiers assembled a bivouac to protect themselves from the harsh weather conditions.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اردوگاه

ارجاع به لغت اردوگاه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اردوگاه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اردوگاه

لغات نزدیک اردوگاه

پیشنهاد بهبود معانی