امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

اصطبل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

طویله

فونتیک فارسی

establ
اسم
stable, mews, stall

- اسب را به اصطبل برگرداند.

- She led the horse back into the stable.

- دو اسب در اصطبل هستند که هیچ کاری نمی‌کنند.

- There are two horses in the stable doing no work.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اصطبل

ارجاع به لغت اصطبل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اصطبل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اصطبل

پیشنهاد بهبود معانی