امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

اضافه‌کاری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کار اضافه علاوه بر ساعات کاری و یا دستمزدی که بابت کار اضافه دریافت می‌شود

فونتیک فارسی

ezaafekaari
اسم
overtime, overtime work

- برای اتمام پروژه باید اضافه کاری می‌کردم.

- I had to work overtime to finish the project.

- باورم نمی‌شود که امشب هم باید برای اضافه کاری بمانم.

- I can't believe I have to stay at work for overtime again tonight.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت اضافه‌کاری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اضافه‌کاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اضافه‌کاری

پیشنهاد بهبود معانی