امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

اعصاب خرد کن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • آزاردهنده
  • فونتیک فارسی

    a'saabkhordkon
  • صفت
    nerve-racking, nerve-wracking, unnerving, trying, exasperating
    • - آن مشکل هشت ماه اعصاب‌خردکن طول کشید.

    • - That problem lasted a nerve-racking eight months.
    • - مصاحبه‌ی اعصاب‌خردکن

    • - unnerving interview
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت اعصاب خرد کن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اعصاب خرد کن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اعصاب خرد کن

لغات نزدیک اعصاب خرد کن

پیشنهاد بهبود معانی