امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    افسرده به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    فونتیک فارسی

    afsorde
    dejected, depressed, disappointed, [o.s.] frozen
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد افسرده

    1. آزرده، اندوهگین، اندوهناک، بیحال، پریشان‌حال، پژمان، پژمرده، خمود، دلتنگ، دلمرده، رنجیده، غمگین، غمناک، گرفته، متاثر، محزون، ملول، نژند

    ارجاع به لغت افسرده

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «افسرده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/افسرده

    لغات نزدیک افسرده

    پیشنهاد بهبود معانی