امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

انگل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

جانداری که برای حیات وابسته به جاندار دیگر است

فونتیک فارسی

angal
اسم
parasite, entozoon

- برخی کرم‌ها انگل دستگاه گوارشی هستند.

- Some worms are parasites of the digestive system.

- انگل‌شناختی

- Parasitology
سربار، طفیلی

فونتیک فارسی

angal
اسم
leech, panhandler, sponge, hanger-on, sponger, freeloader, mooch, moocher

- علی دوباره برای شام انگل من شد

- Ali mooched dinners off of me again.

- او و دو نفر از انگل‌های او برای شام آمدند

- he and two of his spongers came to dinner
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انگل

ارجاع به لغت انگل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انگل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/انگل

لغات نزدیک انگل

پیشنهاد بهبود معانی