امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بادکنک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کیسه‌ی کوچک پلاستیکی که آن را برای بازی یا تزئین باد می‌کنند

فونتیک فارسی

baadkonak
اسم
balloon

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- بادکنک ترکید.

- The balloon burst.

- بادکنک رنگارنگ

- a colored balloon

- بادکنک را باد کردن

- to inflate a balloon
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بادکنک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بادکنک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بادکنک

لغات نزدیک بادکنک

پیشنهاد بهبود معانی