امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بارگاه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

محل رخصت و اجازه

فونتیک فارسی

baargaah
اسم
court, audience hall

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- بارگاه تازه‌تعمیرشده

- the newly renovated audience hall

- دیوارهای بارگاه با نقشینه‌های زیبا زینت داده شده بود.

- The walls of the audience hall were adorned with beautiful tapestries.
محل توقف موقت کوهنوردان در کوه

فونتیک فارسی

baargaah
اسم
mountain climbers camp or rest area or shelter

- بارگاه پر از چادر و ادوات بود.

- The mountain climbers camp was filled with tents and gear.

- بارگاه محلی امن و راحت را برای استراحت کوهنوردان فراهم کرده بود.

- The mountain climbers camp provided a safe and comfortable place for climbers to rest.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بارگاه

ارجاع به لغت بارگاه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بارگاه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بارگاه

لغات نزدیک بارگاه

پیشنهاد بهبود معانی