باریدن به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها
فونتیک فارسی
baaridan
مترادف و متضاد باریدن
- باران آمدن ≠ باراندن
- برف‌آمدن، تگرگ آمدن
- سرازیر شدن
- ریختن، فرو ریختن
ارجاع به لغت باریدن
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «باریدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/باریدن
لغات نزدیک باریدن
- - باریتون
- - باریجه
- - باریدن
- - باریدن تند
- - باریک