امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بازخرید به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

خرید حقوق و مزایای ناشی از سابقه‌ی خدمت

فونتیک فارسی

baazkharid
اسم
severance pay, severance compensation

- مبلغ بازخرید پیشنهادشده به کارکنان بسته به طول مدت خدمت آنان متفاوت است.

- The amount of severance pay offered to employees varies depending on their length of service.

- شرکت به خاطر مشکلات مالی مجبور بود مبلغ بازخرید کارکنانش را کاهش دهد.

- Due to financial difficulties, the company had to cut back on severance pay for its employees.
خرید دوباره

فونتیک فارسی

baazkharid
اسم
redemption, repurchase, buyback, taking out of pawn

- بازخرید محصول فرصتی عالی برای مشتریان بود تا بتوانند آن را به قیمت تخفیف‌خورده خریداری کنند.

- The buyback of the product was a great opportunity for customers to purchase it at a discounted price.

- بازخرید سهام توسط شرکت به بالا بردن اعتماد سرمایه‌گذاران کمک کرد.

- The buyback of shares by the company helped to boost investor confidence.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بازخرید

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازخرید» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بازخرید

لغات نزدیک بازخرید

پیشنهاد بهبود معانی