معنی باغ به انگلیسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بوستان

فونتیک فارسی

baagh

اسم

garden, orchard, grove park

- او از دیوار بالا رفت و به داخل باغ پرید.

- He climbed the wall and jumped into the garden.

- باغ از کمبود باران خشکیده است.

- The garden is dry from lack of rain.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باغ

بستان، بوستان، حدیقه، روضه، فردوس، گلستان، گلشن، لاله‌زار، ملک ≠ راغ

ارجاع به لغت باغ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «باغ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/باغ

لغات نزدیک باغ

پیشنهاد بهبود معانی