امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

برهوت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بی‌آب‌و‌علف

فونتیک فارسی

barahoot
صفت
barren, desolate, waste

- دشت برهوت

- a desolate prairie

- بیابان برهوت

- wasteland

- شهر متروکه برهوت و وهم‌آور به نظر می‌رسید.

- The abandoned town appeared desolate and eerie.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برهوت

ارجاع به لغت برهوت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برهوت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/برهوت

لغات نزدیک برهوت

پیشنهاد بهبود معانی