امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بریده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

boride
cut, separated, [milk.] turned
خط تلفن یا برق و غیره
disconnected
clip
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بریده

ارجاع به لغت بریده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بریده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بریده

پیشنهاد بهبود معانی