امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بنده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

برده

فونتیک فارسی

bande
اسم
slave, servant, serf, helot, thrall

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

- او رمانی جذاب از نگاه یک بنده‌ی فراری نوشت.

- He wrote a powerful novel from the perspective of a runaway slave.

- در اسپارت باستان، بنده‌ها برای اقتصاد بسیار مهم بودند.

- In ancient Sparta, the helots were crucial to the economy.
خدمتکار، نوکر

فونتیک فارسی

bande
اسم
مجازی bondservant, bondman, vassal

- بنده با وفاداری بی‌دریغ وظایف خود را انجام داد.

- The bondservant fulfilled his duties with unwavering loyalty.

- در زمان‌های قدیم، زندگی یک بنده اغلب پر از سختی بود.

- In ancient times, a bondman's life was often filled with hardship.
من، اینجانب

فونتیک فارسی

bande
ضمیر
yours truly, I, me

- بنده علل نگرانی شما را درک می‌کنم.

- I appreciate the reasons for your anxiety.

- تا آنجایی که بنده اطلاع دارم

- insofar as I know
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بنده

ارجاع به لغت بنده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بنده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بنده

لغات نزدیک بنده

پیشنهاد بهبود معانی