بیابان به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
صحرا، دشت، بادیه
فونتیک فارسی
biyaabaan
اسم
desert, wilderness, barrens, veld, wasteland, heath, waste, moor
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- ما در بیابان گم شدیم.
- We were lost in the desert.
- دوردست‌ترین بخش‌های بیابان لوت
- the remotest parts of the Lute desert
- او چهل روز در بیابان سرگردان بود.
- For forty days he wandered in the wilderness.
مترادف و متضاد بیابان
- شوره‌زار، بادیه، بدو، برهوت، تیه، دشت، صحرا، صحرای‌بی‌آب‌وعلف، فلات، قفر، نجد، وادی، هامون ≠ آبادی
ارجاع به لغت بیابان
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «بیابان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بیابان
لغات نزدیک بیابان
- - بیا و برو
- - بیا و برو کردن با هیجان
- - بیابان
- - بیابان برهوت
- - بیابان پرتیغ