امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بیرون دادن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
belch, delivery, discharge, disgorge, emit, exhale, extrude, irradiate, issue, let, obtrude, produce, release, shed, shoot, spew, vent, surface, drink

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بیرون دادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بیرون دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بیرون دادن

پیشنهاد بهبود معانی