امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تانی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

درنگ، مکث

فونتیک فارسی

ta'anni
اسم
acting slowly, delay, deliberation, putting off, taking one's time, hesitation, slowness, postponing, lingering

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- تانی کمیته قبل از تصمیم‌گیری دو ساعت به طول انجامید.

- The committee's deliberation lasted for hours before they finally reached a decision.

- تصمیم او حاصل تانی بسیار و تفکر دقیق بود.

- His decision was a result of much deliberation and careful thought.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تانی

ارجاع به لغت تانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تانی

لغات نزدیک تانی

پیشنهاد بهبود معانی