ترتیب به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها
فونتیک فارسی
tartib
مترادف و متضاد ترتیب
- انتظام، انضباط، نظم
- توالی
- سامان، نسق، نظام
- آراستگی، تنظیم
- دستور، رژیم، قاعده، نهاد
- رسم، شیوه، قانون
- تامین، تدارک
ارجاع به لغت ترتیب
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ترتیب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ترتیب
لغات نزدیک ترتیب
- - ترتر خنده
- - ترتر خندیدن
- - ترتیب
- - ترتیب اثر دادن
- - ترتیب اداری