امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تز به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

پایان‌نامه

فونتیک فارسی

tez
اسم
thesis

- او شش سال زحمت کشید تا بالأخره تز خود را نوشت.

- He plodded for six years until he finally finished his thesis.

- فریبا هنوز روی تزش کار می‌کند.

- Fariba's still working on her thesis.
عقیده

فونتیک فارسی

tez
اسم
belief, doctrine, view, idea, thesis

- تز آن‌ها به‌کارگیری خشونت را مجاز می‌داند.

- Their doctrine allows the use of violence.

- تز شما درمورد این موضوع چیست؟

- What's your view on the subject?
(منطق) صغرای منطقی قیاسی

فونتیک فارسی

tez
اسم
minor premises

- تز: سرمایه‌داری نوعی موفقیت است.

- Minor premises: Capitalism is a success.

- تز در قیاس منطقی

- minor premises in legal deduction
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تز

ارجاع به لغت تز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تز

لغات نزدیک تز

پیشنهاد بهبود معانی