امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تشنگی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فرآیند تشنه بودن

فونتیک فارسی

teshnegi
اسم
thirst, thirstiness, dryness, polydipsia, dehydration, parchedness

- برخی سربازان از تشنگی و خستگی مردند.

- Some soldiers died of thirst and exhaustion.

- تشنگی خود را فرونشاندن

- to quench one's thirst

- آب خنک چشمه تشنگی ما را فرونشاند.

- The cool spring water satiated our thirst.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تشنگی

ارجاع به لغت تشنگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تشنگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تشنگی

لغات نزدیک تشنگی

پیشنهاد بهبود معانی