امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تضعیف کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

ضعیف کردن، ناتوان کردن

فونتیک فارسی

taz'if kardan
فعل لازم
to weaken, to sap, to emasculate, to enfeeble, to attenuate, to devitalize, to debilitate, to enervate

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- کمبود مهمات ارتش ما را تضعیف کرد

- a shortage of ammunitions weaken our armed forces
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تضعیف کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تضعیف کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تضعیف کردن

لغات نزدیک تضعیف کردن

پیشنهاد بهبود معانی