تفسیر به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
توضیح
فونتیک فارسی
tafsir
اسم
commentary, interpretation, exegesis, elucidation, comment, version, annotation, rendering
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- خبر و تفسیر خبر
- news and news commentary
- او از راه توضیح و تفسیر نکته‌ی خود را رساند.
- He got his point across by way of illustration and interpretation.
مترادف و متضاد تفسیر
- تاویل، تشریح، ترجمان، تعبیر، تلقی، توضیح، شرح، گزارش، نقل، وصف
- بیان کردن، شرح دادن، تشریح کردن، گزارش‌دادن
ارجاع به لغت تفسیر
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «تفسیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تفسیر
لغات نزدیک تفسیر
- - تفساندن
- - تفسیدن
- - تفسیر
- - تفسیر کردن
- - تفسیر نقاشی