تلویحی به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
وابسته به اشاره‌ی ضمنی، سربسته، با ایما و اشاره
فونتیک فارسی
talvihi
صفت
implicit, implied, tacit, allusive, oblique, unspoken, implicitly, by intimation, tacitly, obliquely
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد تلویحی
- غیرصریح، ضمنی، تلمیحی ≠ تصریحی
ارجاع به لغت تلویحی
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «تلویحی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تلویحی
لغات نزدیک تلویحی
- - تلویحا گفتن
- - تلویحاً
- - تلویحی
- - تلویحی بودن
- - تلویزیون