تناقض به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
تضاد، ناهمتایی
فونتیک فارسی
tanaaghoz
اسم
contradiction, disagreement, discrepancy, disparity, incongruity, repugnance, self-contradiction, antilogy, variance, inconsistency, antithesis, cross-purpose
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- «ظلم مهربانانه» نوعی تناقض واژه‌هاست.
- "Kind cruelty" is a kind of contradiction in terms.
- تناقض رفتار او با گفته‌هایش
- the incongruity of his behavior and his words
مترادف و متضاد تناقض
- تخالف، تضاد، ضدیت، مغایرت، منافات ناسازگار
- ناسازگاربودن، ضدیکدیگر بودن
ارجاع به لغت تناقض
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «تناقض» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تناقض
لغات نزدیک تناقض
- - تنافر حروف
- - تنافر واکه ای
- - تناقض
- - تناقض با خود
- - تناقضگویی