امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

ضمیر دوم‌شخص مفرد

فونتیک فارسی

to
ضمیر
عامیانه you, thou

- خداوند اجر نیکوکاری‌های تو را خواهد داد.

- God will reward you for your good deeds.

- دلم می‌خواهد با تو رک حرف بزنم.

- I would like to talk to you cold turkey.
داخل

فونتیک فارسی

too
اسم قید
in, interior, within, inside

- تو خانه

- inside the house

- تو رفتن

- to become dented, to enter
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تو

ارجاع به لغت تو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تو

پیشنهاد بهبود معانی