امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تیزبین به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

tizbin
acute, astute, discriminating, eagle-eyed, keen, lynx-eyed, microscopic, perceptive, percipient, sharp, sharp-eyed, sharp-sighted
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تیزبین

ارجاع به لغت تیزبین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تیزبین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تیزبین

لغات نزدیک تیزبین

پیشنهاد بهبود معانی