جد به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها
فونتیک فارسی
jad[d]
شاعرانه
مترادف و متضاد جد
- پافشاری، تکاپو، جدیت، جهد، سعی، مداومت، مساعی ≠ هزل، شوخی
- جدی
- اسلاف، پدربزرگ، سلف، نیا، نیاکان
- بزرگی، عظمت
- بهره، حظ، نصیب
- بخت، نیکبختی
- بی‌نیازی، توانگری
ارجاع به لغت جد
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «جد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جد
لغات نزدیک جد
- - جخت
- - جخش
- - جد
- - جد و جهد
- - جد و جهد کردن