امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

جدا کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:
abstract, cleave, demarcate, differentiate, disengage, divide, insulate, isolate, part, rupture, screen, seclude, segregate, separate, sequester, sift, single, sort, sunder, try, unhinge

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
شیمی precipitate
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت جدا کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جدا کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جدا کردن

لغات نزدیک جدا کردن

پیشنهاد بهبود معانی