جدید به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
تازه، نوین
فونتیک فارسی
jadid
صفت
new, modern, fresh, recent, novel, present-day, contemporary, latter-day
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- نسخه‌ی جدید فست‌دیکشنری شامل تعاریف و اصطلاحات به‌روزرسانی‌شده است.
- The new fast dictionary version includes updated definitions and terms.
- سرسختانه با مالیات‌های جدید مخالف بود.
- He was adamantly opposed to new taxes.
- دستورالعمل‌های جدید برای مبارزه با اعتیاد
- the new guidelines for fighting addiction
مترادف و متضاد جدید
- اخیر، تازه، تازه، طری، موخر، نو، نوین ≠ قدیم
ارجاع به لغت جدید
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «جدید» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جدید
لغات نزدیک جدید
- - جدیت
- - جدیت کردن
- - جدید
- - جدید الاحداث
- - جدید الاسلام