امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

جلف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خودنما، بی‌وقار

فونتیک فارسی

jelf
صفت
garish, bodacious, baroque, flashy, fussy, tawdry, undignified, frilly, lurid, sporty, meretricious, of loose morals, indecent, gaudy, frivolous, loud, risqué

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- پیراهن جلف

- a risqué dress

- یک کراوات جلف زده بود.

- He was sporting a loud tie.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جلف

ارجاع به لغت جلف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جلف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جلف

پیشنهاد بهبود معانی