دبیرخانه به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
قسمتی از یک موسسه یا اداره که کارهای نامه‌نگاری را انجام می‌دهد
فونتیک فارسی
dabirkhaane
اسم
secretariat
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- دانش‌آموزان سعی کردند بی‌اجازه وارد ساختمان دبیرخانه شوند.
- Students tried to barge into the secretariat building.
- دبیرخانه مسئول هماهنگی کنفرانس سالانه است.
- The secretariat is responsible for organizing the annual conference.
مترادف و متضاد دبیرخانه
- دارالانشاء
ارجاع به لغت دبیرخانه
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «دبیرخانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دبیرخانه
لغات نزدیک دبیرخانه
- - دبیر
- - دبیر کل
- - دبیرخانه
- - دبیرستان
- - دبیرستان آمادگی جهت ورود به دانشگاه