امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

درست کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
to rectify, to correct, to adjust, to tidy, to do(one's hair), to make or prepare, to fix, to mend, to forge, to fabricate
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت درست کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «درست کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/درست کردن

پیشنهاد بهبود معانی