معنی درشکه به انگلیسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کالسکه، گاری

فونتیک فارسی

doroshke

اسم

carriage, surrey, cab, buckboard

- عروس هنگام پیاده شدن از درشکه بسیار زیبا به نظر می‌رسید.

- The bride looked so stunning as she stepped out of the carriage.

- درشکه‌ی عروسی با گل‌ها و روبان‌های زیبا تزئین شده بود.

- The wedding carriage was adorned with beautiful flowers and ribbons.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد درشکه

ارابه، دلیجان، کالسکه، گاری

ارجاع به لغت درشکه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «درشکه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/درشکه

لغات نزدیک درشکه

پیشنهاد بهبود معانی