امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

دستکش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پوشاک دست

فونتیک فارسی

dastkesh
اسم
پوشاک glove, mitten, mitt

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- دستکش دست کردن

- to wear gloves

- کشف دستکش خونین، بر قاتل بودن او دلالت می‌کرد .

- The discovery of the bloody glove implicated him in the murder.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دستکش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دستکش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دستکش

پیشنهاد بهبود معانی