دوست به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
رفیق، یار
فونتیک فارسی
doost
اسم
friend, pal, buddy, mate, amigo, comrade
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- نامه‌ی دوست دانشمند و مرحوم ما
- a letter by our learned and lamented friend
- دوست دیرین خانواده‌ی ما: آقای غفاری
- our family's long-time comrade: Mr. Ghaffari
- دوست مزخرف
- silly friend
- به ظاهر دوست
- so-called friend
مترادف و متضاد دوست
- آشنا، حبیب، خلیل، دمساز، دوستدار، رفیق، صحابه، صدوق، صدیق، محب، محبوب، محبوبه، مصاحب، معاشر، معشوق، ولی، همراه، همنشین، یار ≠ دشمن، عدو
ارجاع به لغت دوست
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «دوست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دوست
لغات نزدیک دوست
- - دوساندن
- - دوسانیدن
- - دوست
- - دوست ایام خوشی و بی نیازی
- - دوست بسیار صمیمی