تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- او دوست پسر خود را ول کرد.
- او دوست پسر خود را ترک کرد و با پسرعمویش ازدواج کرد.
- وقت گذراندن با دوستپسرم را دوست دارم؛ او همیشه مرا میخنداند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دوستپسر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دوستپسر