امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

رئوف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مهربان، بامحبت

فونتیک فارسی

ra'oof
صفت
good-natured, soft, soulful, tenderhearted, gracious, kind, kindhearted, kindly, warmhearted

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- او تصور می‌کرد که بومیان رئوف و انعطاف‌پذیرند.

- He thought the natives were soft and ductile.

- او آسان‌گیر و رئوف بود.

- He was easy-going and good-natured.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رئوف

ارجاع به لغت رئوف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رئوف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رئوف

پیشنهاد بهبود معانی