امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

رقص به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پایکوبی

فونتیک فارسی

raghs
اسم
dance, dancing, choreography, hop

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- رقص او جالب‌ترین بخش برنامه بود.

- Her dance highlighted the program.

- مهمانان را با رقص و آواز سرگرم کردند.

- They amused the guests with song and dance.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رقص

ارجاع به لغت رقص

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رقص» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رقص

لغات نزدیک رقص

پیشنهاد بهبود معانی