امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

زخم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خراش، جراحت

فونتیک فارسی

zakhm
اسم
wound, sore, ulcer, lesion, hurt, injury, ulceration, scratch, trauma, laceration, abrasion, gash, cut, gall, stab

- زخم معده (در اثر زیادی شیرهی معده)

- peptic ulcer

- سر زخم بسته شده است.

- The wound has closed.

- زخم چرکی

- an infected wound
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زخم

ارجاع به لغت زخم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زخم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زخم

لغات نزدیک زخم

پیشنهاد بهبود معانی