امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

زرشکی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

وابسته به زرشک

فونتیک فارسی

zereshki
اسم صفت
گیاه‌شناسی pertaining to barberry

- این محقق گیاهان زرشکی را برای خواص دارویی مورد مطالعه قرار داد.

- The researcher studied barberry plants for medicinal properties.

- این گیاه‌شناس ترکیب چای با برگ زرشکی را به‌دلیل خواص دارویی آن توصیه کرد.

- The herbalist recommended a tea blend with barberry leaves for its medicinal properties.
به رنگ زرشک، قرمز پررنگ

فونتیک فارسی

zereshki
اسم صفت
رنگ dark red, colored like barberry, maroon

- لباس‌ها با لکه‌های زرشکی لک شده بود.

- The clothes was blotched with dark red stains.

- یک لکه‌ی زرشکی روی فرش بود.

- There was a maroon stain on the carpet.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت زرشکی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زرشکی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زرشکی

لغات نزدیک زرشکی

پیشنهاد بهبود معانی