امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

زگیل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ضایعه‌ی پوستی کوچک و سفت

فونتیک فارسی

zigil
اسم
wart, verruca, tuber

- زگیل انگشتم موجب ناراحتی‌ام شده بود.

- The wart on my finger was causing me discomfort.

- زگیل‌ها توسط ویروس‌ها به وجود می‌آیند و ممکن است مسری باشند.

- Warts are caused by viruses and can be contagious.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت زگیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زگیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زگیل

لغات نزدیک زگیل

پیشنهاد بهبود معانی